رنگ بست بودن
رنگ بستی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رنگ بستی. [ رَ ب َ ] ( حامص مرکب ) رنگ بست بودن. رجوع به رنگ بست شود :
رنگی به رنگ بستی رنگ شکسته نیست
مهتاب را همیشه به یک رنگ دیده ایم.
رنگی به رنگ بستی رنگ شکسته نیست
مهتاب را همیشه به یک رنگ دیده ایم.
خالص ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: