( رنگ بر آب زدن ) رنگ بر آب ریختن منصوبه بر انگیختن
رنگ بر اب زدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( رنگ بر آب زدن ) رنگ بر آب زدن. [ رَ ب َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) رنگ بر آب ریختن. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). منصوبه برانگیختن. ( آنندراج ). منصوبه تازه برانگیختن. ( غیاث اللغات ). و رجوع به «رنگ بر آب ریختن » شود :
از من مدان چون باغ اگر هر دم برنگی می شوم
بیرنگی او می زند بر آب از این سان رنگها.
از من مدان چون باغ اگر هر دم برنگی می شوم
بیرنگی او می زند بر آب از این سان رنگها.
صائب ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: