داغ درفش
داغ دروش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
داغ دروش. [ غ ِ دِ رَو / رُو ] ( ترکیب اضافی ) داغ درفش. داغی که با درفش بر اندام پدید آرند. درفش داغ. دروش داغ. داغی که برای امتیاز چهارپایان و ستوران بر اندام آنان پدید آرند بوسیله درفش گداخته به آتش :
بموسمی که ستوران دروش داغ کنند
ستوروار بر اعدا نهاد داغ دروش.
بموسمی که ستوران دروش داغ کنند
ستوروار بر اعدا نهاد داغ دروش.
سوزنی.
کلمات دیگر: