( داعرة ) داعرة. [ ع ِ رَ ] ( ع ص ) تأنیث داعر. نخلة داعرة؛ خرمابنی که گشن نپذیرد. ج ، مداعر، مداعیر. ( منتهی الارب ). || خبیثةٌ داعرة؛ زن پلید تباهکار. ( منتهی الارب ).
داعره
لغت نامه دهخدا
داعرة. [ ع ِ رَ ] (ع ص ) تأنیث داعر. نخلة داعرة؛ خرمابنی که گشن نپذیرد. ج ، مداعر، مداعیر. (منتهی الارب ). || خبیثةٌ داعرة؛ زن پلید تباهکار. (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: