نشان فسق که از حرکت بی موقع جامه یا تنبان را آلوده سازد
داغ فسق
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
داغ فسق. [ غ ِ ف ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نشان فسق که از حرکت بی موقع جامه یا تنبان را آلوده سازد. ( آنندراج ) :
نیابی هیچ شیخ پاک دامن
که داغ فسق بر تنبان ندارد.
نیابی هیچ شیخ پاک دامن
که داغ فسق بر تنبان ندارد.
عرفی.
کلمات دیگر: