داغ بر دست سوختن. [ ب َ دَ ت َ ] ( مص مرکب ) مرادف الف بر سینه بریدن. الفی که عاشقان و قلندران بر سینه و بدن می کشند : دست را داغت نبینم ای پسر در آستین کش.میرنجات ( ازمجموعه مترادفات 47 ).