کلمه جو
صفحه اصلی

جانان دوست

فرهنگ فارسی

معشوقه دوست

لغت نامه دهخدا

جانان دوست. ( ص مرکب ، اِ مرکب ) معشوقه دوست. دوست دار محبوب :
من که جان دوستم نه جانان دوست
با تو از عیبه برگشادم پوست.
نظامی.


کلمات دیگر: