کلمه جو
صفحه اصلی

چاه کز

لغت نامه دهخدا

چاه کز. [ ک َ ] ( اِخ )ده کوچکی است از دهستان آباده طشتک بخش نی ریز شهرستان فسا که در 36 هزارگزی شمال باختری نی ریز واقع شده و 18 تن سکنه دارد که از طایفه قرائی میباشند و ییلاق قشلاق میکنند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

چاه کز. [ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد «یکی از منازل عرض راه هرات به قندهار است که در خاک افغانستان ، در چهارده فرسخی فراه و سمت جنوب شرقی آن واقع شده. آبادانی ندارد، هوایش در تابستان بشدت گرم میشود و در سنوات خشکسالی شدت حرارت هوا و وزش باد سام مسافرین را تلف میکند وآبش تلخ و شور است » ( از مرآت البلدان ج 4 ص 133 ).

چاه کز. [ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد «یکی از منازل عرض راه هرات به قندهار است که در خاک افغانستان ، در چهارده فرسخی فراه و سمت جنوب شرقی آن واقع شده . آبادانی ندارد، هوایش در تابستان بشدت گرم میشود و در سنوات خشکسالی شدت حرارت هوا و وزش باد سام مسافرین را تلف میکند وآبش تلخ و شور است » (از مرآت البلدان ج 4 ص 133).


چاه کز. [ ک َ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان آباده ٔ طشتک بخش نی ریز شهرستان فسا که در 36 هزارگزی شمال باختری نی ریز واقع شده و 18 تن سکنه دارد که از طایفه ٔ قرائی میباشند و ییلاق قشلاق میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).



کلمات دیگر: