مترادف والانه : جراحت، ریش، زخم
والانه
مترادف والانه : جراحت، ریش، زخم
مترادف و متضاد
استخوان نهنگ، والانه، ماهی سیم
والانه، استخوان ارواره نهنگ، عاج تمساح
جراحت، ریش، زخم
فرهنگ فارسی
( اسم ) جراحت زخم ریش .
لغت نامه دهخدا
والانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) ریش. جراحت. ( رشیدی ) ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ). خستگی. ( فرهنگ خطی ). ولانه. ( سروری از حاشیه برهان قاطع ).
فرهنگ عمید
= جراحت
جراحت#NAME?
کلمات دیگر: