کلمه جو
صفحه اصلی

متاله


مترادف متاله : حکیم، عارف، متصوف، زاهد، عابد

مترادف و متضاد

۱. حکیم، عارف، متصوف
۲. زاهد، عابد


فرهنگ فارسی

کسی که بعلم الهیات اشتغال دارد، عابد، زاهد، خداشناس
( اسم ) ۱ - آنکه خدا را پرستش کند عابد زاهد . ۲ - آنکه بعلم الهیات اشتغال دارد : متالهان فلاسفه از سقراط و انبذقلس تا با فلاطون و ارسططالیس چنین گفتند که علتها را یکی علت است . جمع : متالهین .
برای اسب نر خواستن

فرهنگ معین

( متأله ) (مُ تَ ءَ لِّ هْ ) [ ع . ] (اِفا. ) کسی که به علم الهیات اشتغال دارد، عابد، زاهد.

لغت نامه دهخدا

متاله. [ م ُ تال ْ ل َ ] ( ع مص ) ( از «ت ل ل » ) برای اسب ماده نر خواستن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). نر خواستن برای اسب ماده. ( ناظم الاطباء ).

متأله.[ م ُ ت َ ءَل ْ ل ِه ْ ] ( ع ص ) پرستنده. ج ، متألهین. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). آن که خدا را پرستش کند.عابد. زاهد. || آن که به علم الهیات اشتغال دارد : متألهان فلاسفه از سقراط و انبذقلس تا به افلاطون و ارسططالیس چنین گفتند که علتها را یک علت است. ( جامعالحکمتین ). و رجوع به تأله شود.

متاله . [ م ُ تال ْ ل َ ] (ع مص ) (از «ت ل ل ») برای اسب ماده نر خواستن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). نر خواستن برای اسب ماده . (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

۱. کسی که به علم الهیات اشتغال دارد.
۲. عابد، زاهد، خداشناس.

دانشنامه عمومی

متأله .[ م ُ ت َ ءَل ْ ل ِه ْ ] (ع ص ) پرستنده . ج ، متألهین . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آن که خدا را پرستش کند.عابد. زاهد. || آن که به علم الهیات اشتغال دارد:متألهان فلاسفه از سقراط و انبذقلس تا به افلاطون و ارسططالیس چنین گفتند که علتها را یک علت است . (جامعالحکمتین ). و رجوع به تأله شود.


متاله (شهر). متاله (به لاتین: Matale) یک منطقهٔ مسکونی در سری لانکا است که در ناحیه متاله واقع شده است.
متاله ۹ کیلومترمربع مساحت و ۳۶٬۴۶۲ نفر جمعیت دارد و ۳۶۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

پیشنهاد کاربران

به علمی که به اِلهیات یا خداشناسی یا یزدان شناسی ادای برهان دربارهٔ خدا است پرداخت شود، این عنوان می تواند به خوانش دیگر موضوعات دینی نیز اشاره کند.
همچنین الهیات مطالعه انتقادی مفاهیم دربارهٔ خدا و ماهیت ایده های دینی است. الهیات به عنوان یک رشته مضبوط دانشگاهی در دانشگاه ها، سمینارها و مدارس دینی تعلیم داده می شود. [

در اصطلاح علمای علوم انسانی ( فلسفه کلام الهیات و . . . ) به معنی حرکت کننده و سیر کننده خصوصا حرکت از تاریکی به سمت نور هم هست

من مانده ام چرا افکار ودانش این عالمان درحال حاضر به جوانان دنیامعرفی نمی شوند عابد وزاهد غریب شدند چرا این را تاریک شده با این همه رسانه ها تبلیغ خاموش شده را میمونه ملت ها ی دنیا هر کس فقط بفکر امرار معاش سخت هستند در دانشگاه هها علم متاله درتمام رشته ها ناشناخته
است حتی دربعضی ا ز کشورهای دنیا بدلیل حاکمان بی خرد ادیان ودین ازبین رفته وجایش بی دنیی تبلیغ وانسان ارزشی با حیوان ندارد فساد های جنسی وروحی تباه کننده ملت ها شده واینده بشر مشخص نیست به کجا ختم میشود


کلمات دیگر: