مترادف متحد الشکل : انیفورم، همانند، همسان، هم شکل متضاد متحد الشکل : مختلف الشکل، ناهمسان برابر پارسی : همسان، یکنواخت
فارسی به انگلیسی
uniform
فارسی به عربی
زی رسمی
مترادف و متضاد
uniform(صفت)
یکسان، یک دست، یک نواخت، یک شکل، متحد الشکل، یک ریخت
فرهنگ فارسی
۱- دارای یک شکل یک گونه یک سان هم ظکل هم سان : منحد الشکل بود لشکرش تا که شود امن و امان کشورش . ( بهار ) ۲ - ملبس بیک نوع جامه . یا لباس متحدالسکل . لباسی هم شکل که افراد دسته و گروهی بتن کنند اونیفورم .