کلمه جو
صفحه اصلی

نامنقول


برابر پارسی : پایدار، ناترابر

لغت نامه دهخدا

نامنقول. [ م َ ] ( ص مرکب ) غیرقابل نقل. غیرقابل انتقال.


کلمات دیگر: