مترادف هوده : حق، درستی، راستی، کجاوه، محمل، هودج، بهره، سود، فایده ، بیهوده
متضاد هوده : ناحق
۱. حق، درستی، راستی
۲. کجاوه، محمل، هودج
۳. بهره، سود، فایده ≠ ناحق،
۴. بیهوده
حق، درستی، راستی ≠ ناحق
کجاوه، محمل، هودج
بهره، سود، فایده ≠ ، بیهوده
هودة. [ هََ وَ دَ ] (ع اِ) کوهان شتر. (منتهی الارب ). ج ، هَوَد.
هوده . [ دَ / دِ ] (اِ) به معنی حق و راست و درست باشد چنانکه بی هوده ناحق و باطل و هرزه را گویند. || (ص ) به معنی کهنه هم به نظر آمده است . (برهان ).
هودة. [ هََ دَ ] (ع اِ) هودج . بارگیر، که مرکبی است زنان را: قعدة؛ هوده یا مرکبی دیگر مر زنان را. (منتهی الارب ). رجوع به هودج شود.
هفده