کلمه جو
صفحه اصلی

ویرانی


مترادف ویرانی : انهدام، تخریب، خرابی، هدم

متضاد ویرانی : آبادانی، عمارت

فارسی به انگلیسی

demolition, dereliction, desolateness, desolation, destruction, dilapidation, extinction, rack, ravage, violence, wreck, ruined state

ruined state, desolation


demolition, dereliction, desolateness, desolation, destruction, dilapidation, extinction, rack, ravage, violence, wreck


فارسی به عربی

تهدیم , خراب , دمار

مترادف و متضاد

انهدام، تخریب، خرابی، هدم ≠ آبادانی، عمارت


ruin (اسم)
ضلالت، نابودی، خرابی، تباهی، ویرانی، خرابه، مخروبه

desolation (اسم)
پریشانی، دل تنگی، تنگی، خرابی، ویرانی، تاراج، خرابکاری

ravage (اسم)
تاخت و تاز، یغما، ویرانی

destruction (اسم)
خرابی، سرنگونی، تباهی، تخریب، انهدام، ویرانی، اضمحلال، اتلاف

demolition (اسم)
خرابی، تخریب، انهدام، ویرانی، ویرانسازی

downcast (اسم)
ویرانی، سربزیری، دل افسردگی

ruination (اسم)
خرابی، تباهی، ویرانی

destruct (اسم)
ویرانی

dilapidation (اسم)
خرابی، ویرانی، سالخوردگی

فرهنگ فارسی

ده دهستان شاندیز بخش طرقبه شهرستان مشهد. در ۱۲ کیلومتری شمال خاوری طرقبه. جلگه سردسیر ۷۷۷ تن سکنه دارد. آب از رودخانه غلات بنشن میوه . شغل کشاورزی مالداری و کرباس بافی است .
خرابی بایربودن : بسلطانی نشان مهرش اگر آباد خواهی دل که بی والی چوب اشد ملک رود آرد به ویرانی .

لغت نامه دهخدا

ویرانی . (حامص ) حالت و چگونگی ویران . خرابی . بایر بودن . نامسکون بودن . ویران بودن :
آنکه را خیمه به صحرای قناعت زده اند
گر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست .

سعدی .


|| (اِ) خراب . ویرانه :
همه بوم ایران سراسر بگشت
به آباد و ویرانی اندر گذشت .

فردوسی .


بکوشید و ویرانی آباد کرد
دل زیردستان بدان شاد کرد.

فردوسی .


سرا و قصربزرگان طلب تو همچو ربوت
چو بوم چند گزینی تو جا به ویرانی ؟

منجیک .


- امثال :
آنچه بینند در ویرانی ، نگویند در آبادانی .
|| آنجا که مردم در آن ساکن نتوانند شد از سرما و مانند آن . (یادداشت مرحوم دهخدا) : و مغرب آن [ کیماک ] بعضی ... ویرانی شمال ... که اندر او مردم نتواند بودن . (حدود العالم )... و این ویرانی شمال است که آنجا مردم نتواند بود از سختی سرما.(حدود العالم ).

ویرانی. ( حامص ) حالت و چگونگی ویران. خرابی. بایر بودن. نامسکون بودن. ویران بودن :
آنکه را خیمه به صحرای قناعت زده اند
گر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست.
سعدی.
|| ( اِ ) خراب. ویرانه :
همه بوم ایران سراسر بگشت
به آباد و ویرانی اندر گذشت.
فردوسی.
بکوشید و ویرانی آباد کرد
دل زیردستان بدان شاد کرد.
فردوسی.
سرا و قصربزرگان طلب تو همچو ربوت
چو بوم چند گزینی تو جا به ویرانی ؟
منجیک.
- امثال :
آنچه بینند در ویرانی ، نگویند در آبادانی .
|| آنجا که مردم در آن ساکن نتوانند شد از سرما و مانند آن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : و مغرب آن [ کیماک ] بعضی... ویرانی شمال... که اندر او مردم نتواند بودن. ( حدود العالم )... و این ویرانی شمال است که آنجا مردم نتواند بود از سختی سرما.( حدود العالم ).

ویرانی. ( اِخ ) دهی است از دهستان جلگه افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان در 15 هزارگزی جنوب خاوری قصبه اسدآبادبا 1094 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ویرانی. ( اِخ ) دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبه شهرستان مشهد واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری طرقبه با 777 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

ویرانی . (اِخ ) دهی است از دهستان جلگه افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان در 15 هزارگزی جنوب خاوری قصبه ٔ اسدآبادبا 1094 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


ویرانی . (اِخ ) دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری طرقبه با 777 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فرهنگ عمید

خرابی.

دانشنامه عمومی

وِیْرانی روستایی در دهستان شاندیز بخش شاندیز شهرستان بینالود استان خراسان رضوی ایران است. ویرانی که پس از انقلاب اسلامی نام آن را به «نورآباد» تغییر دادند، یکی از روستاهای حاصلخیز و قدیمی ولایت توس است. این روستا دارای گورستانی قدیمی با سنگ قبرهای متعلق به سده های ۹ الی ۱۴ قمری است. همچنین یک رباط، خانقاه یا مقبره ای متعلق به سده های ۸ و۹ هجری در مجاورت آن قرار دارد. در گذشته این روستا ییلاقی و آباد بوده و در قرون ۸ و۹ یکی از کانون های مهم اشاعه تصوف و عرفان در خراسان و ولایت توس بوده، بدان سبب روستای دیگری بنام لنگر در مجاورت غربی آن به وجود آمده که دارای مقبره ای قدیمی شبیه خانقاه است که زیارتگاه و مورد احترام اهالی است. در اسناد معتبر گذشته قدیم ترین ضبط نام روستای ویرانی به صورت «ویرانیو» و «ویرانو» بوده که در قرون اخیر به ویرانی تبدیل شده است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۴٬۶۹۸ نفر (در ۱٬۳۵۳ خانوار) بوده است.
از آثار تاریخی و قابلیت های گردشگری روستای ویرانی می توان به: «رباط ویرانی» که به احتمال قوی از عهد سلجوقیان و تیموریان بجامانده و هم اکنون تبدیل به موزه مردم شناسی شده، «مزار ویرانی» که مقبره «اخی علی قتلقشاه» متوفی ۷۶۰ قمری است، «قبرستان» این روستا، قلعه سنگر، قنات ویرانی و کاریز لنگر این روستا اشاره کرد.
صنعت مبلمان از دیرباز یکی از اصلی ترین منبع درآمد اهالی ویرانی بوده است. سرمنشا اصلی تبدیل این روستا به بورس مبل به پیش از انقلاب و به زمان تأسیس یک کارخانه مبل در سال ۱۳۵۴ که بنیان گذاران آن یحیی صاحبی ویرانی و رحیم صاحبی ویرانی نام داشت، به عنوان یکی از نخستین کارخانه های مبلمان صنعتی مشهد، در منطقه بازمی گردد. بعد از پیروزی انقلاب و تعطیلی موقت کارخانه مزبور، برخی از کارگران آن با استفاده از تجربیات کسب شده، اقدام به راه اندازی کارگاه هایی در روستای خود کردند و بدین شکل آرام آرام این حرفه به بستگان و آشنایان آن ها و سایر ساکنان منطقه سرایت کرده و به تدریج در منطقه رشد نمود. همچنین از آنجا که «سیر» یکی از محصولات کشاورزی منطقه ویرانی محسوب می شود، لذا یکی از کارخانه های نئوپان سازی در مازندران، مدتی سیرهای این منطقه را خریداری می کرد و به ازای آن به فروشندگان سیر، نئوپان می داد و بدین شکل کارگاه های ویرانی، مواد اولیه نجاری را از طریق تعویض کالا به کالا بدست می آوردند که این امر تأثیر فراوانی در رشد صنعت مبلمان در منطقه داشته است.

جدول کلمات

هدم


کلمات دیگر: