مترادف وثیق : استوار، محکم، مستند، مطمئن، موثق
وثیق
مترادف وثیق : استوار، محکم، مستند، مطمئن، موثق
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
استوار، محکم
استوار، مستند، مطمئن، موثق
۱. استوار، محکم
۲. استوار، مستند، مطمئن، موثق
فرهنگ فارسی
محکم، استوار
(صفت ) محکم استوار.
(صفت ) محکم استوار.
فرهنگ معین
(وَ ) [ ع . ] (ص . ) محکم ، استوار.
لغت نامه دهخدا
وثیق. [ وَ ] ( ع ص ) استوار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). استوار و محکم. ( ناظم الاطباء ). ج ، وِثاق.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
متفق گشتند در عهد وثیق
که نگرداند سخن را یک رفیق.
متفق گشتند در عهد وثیق
که نگرداند سخن را یک رفیق.
مولوی.
- ثوب وثیق ؛جامه نیک بافته. ( مهذب الاسماء ).فرهنگ عمید
محکم، استوار.
کلمات دیگر: