کلمه جو
صفحه اصلی

نازک طبعی


مترادف نازک طبعی : حساسیت، زودرنجی، نازک دلی، نازک مشربی، نازک منشی

متضاد نازک طبعی : درشتخو

فارسی به انگلیسی

sensibility

مترادف و متضاد

حساسیت، زودرنجی، نازک‌دلی، نازک‌مشربی، نازک‌منشی ≠ درشتخو


فرهنگ فارسی

۱ - حساسیت زود رنجی : [ مرا حیایی مناع است و نازک طبعی با آن یار است ] ۲ - دارای قریحه شاعرانه لطیف و حساس بودن ۳ - نازک خوراکی نازک چری : [ ازین نارک طبعی خرده گیری عیبجویی بدخویی که از آب کوثر نفرت داشتی ]

فرهنگ معین

(زُ. طَ ) [ فا - ع . ] (حامص . ) ۱ - حساسیت ، زودرنجی . ۲ - طبع شاعرانه و لطیف داشتن .

لغت نامه دهخدا

نازک طبعی. [ زُ طَ ] ( حامص مرکب ) زودرنجی. بی تحملی : مرا حیائی مناع است و نازک طبعی با آن یار است. ( چهار مقاله ). || نازک چری. نازک خوراکی. در غذا ایراد گرفتن. همه غذائی نخوردن : ازین نازک طبعی ، خرده گیری ، عیبجوئی ، بدخوئی که از آب کوثر نفرت داشتی. ( سندبادنامه ص 206 ).


کلمات دیگر: