مترادف هوس ران : بوالهوس، حشری، شهوتران، عیاش، هوسباز
هوس ران
مترادف هوس ران : بوالهوس، حشری، شهوتران، عیاش، هوسباز
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
نفسانی، جسمانی، شهوانی، هوس ران
مشتاق، اشتهااور، اشپزماهر، هوس ران
ولگرد، نوسان دار، اونگی، هوسران، لذت طلب
لغت نامه دهخدا
هوس ران. [ هََ وَ ] ( نف مرکب ) آنکه در پی هوس باشد و بدنبال هوس برود.
فرهنگ عمید
آن که به هوا وهوس و میل نفس رفتار کند.
پیشنهاد کاربران
بدشلوار ؛ شهوت ران. شهوت پرست. زنباره. ( یادداشت مؤلف ) .
کلمات دیگر: