مترادف وجاهت : جمال، حسن، خوشگلی، زیبایی، صباحت، قشنگی، مقبولی، پذیرش عام، مقبولیت
متضاد وجاهت : زشتی
برابر پارسی : زیبایی، خوشگلی، خوبرویی
beauty
look
جمال، حسن، خوشگلی، زیبایی، صباحت، قشنگی، مقبولی ≠ زشتی
پذیرشعام، مقبولیت
۱. جمال، حسن، خوشگلی، زیبایی، صباحت، قشنگی، مقبولی
۲. پذیرشعام، مقبولیت، ≠ زشتی
وجاهت . [ وَ هََ ] (از ع ، اِمص ) خوبرویی و زیبایی .خوشگلی . (ناظم الاطباء). خوبرویی . (آنندراج ). حسن و جمال . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). || روشناسی . || عزت . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). و به کسر واو خطاست . (غیاث اللغات از کشف و مزیل و صراح ) (آنندراج ). رجوع به وجاهة شود.