مترادف وقیح : بی ادب، بی چشم ورو، بی حیا، بی شرم، پررو، دریده، شوخ، گستاخ، هتاک
متضاد وقیح : کم رو، محجوب
برابر پارسی : بی شرم، بی آبرو، پررو، دریده، گستاخ
shameless, impudent
audacious, barefaced, brazen, daring, flagrant, foulmouthed, immodest, insolent, obscene, obscenity, off-color, raunchy, raw, rude, shameless
بیادب، بیچشمورو، بیحیا، بیشرم، پررو، دریده، شوخ، گستاخ، هتاک ≠ کمرو، محجوب
گستاخ، بی شرم