برابر پارسی : درآیه، پذیرانه
ورودیه
برابر پارسی : درآیه، پذیرانه
فارسی به انگلیسی
admission, entree, entrée, fee
entrance fee, admission fee
فارسی به عربی
بوابة , دخل , دخول , مدخل
مترادف و متضاد
پذیرش، دخول، تصدیق، قبول، اعتراف، ورودیه، درامد، اجازهء ورود، بارداد
مدخل، ورود، ورودیه، اجازه ورود، درون رفت، حق ورود، دروازهءدخول، درب مدخل
باب، مدخل، ورودیه، دریچه، دروازه، گیت، در بزرگ، دریجه سد، وسایل ورود
جریان، ورودیه، درامد، عایدات، عایدی، دخل، وارد شونده، جدید الورود
فرهنگ فارسی
( اسم ) حق دخول در جایی ( انجمن مدرسه و غیره ) حق الورود.
فرهنگ معین
(وُ یِّ ) [ ازع . ] (اِ. ) حق وجهی که بابت داخل شدن در جایی پرداخت می شود، حق الورود.
لغت نامه دهخدا
ورودیه. [ وُ دی ی َ / ی ِ ] ( از ع ، اِ ) حق و پولی که بابت وارد شدن به جایی باید پرداخت : ورودیه برای رفتن به باغ وحش. حق دخول در جایی. مانند انجمن ،مدرسه ، و غیره. حق الورود. ( از فرهنگ فارسی معین ).
دانشنامه عمومی
پذیرانه، درآیه.
کلمات دیگر: