آدمی زاده انسان جمع : مردم زادگان : انوشیروان بعاملی از عمال خویش نبشت که مردم زادگان را و اهل خرد را بمحبت و احسان سیاست کن و سفلگان را بترس .
مردم زاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مردم زاد. [ م َ دُ ] ( ن مف مرکب ) آدمیزاد.( برهان قاطع ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( رشیدی ) ( جهانگیری ). زاده آدمی. انسان. ( ناظم الاطباء ) :
فرشته است به علم و بهیمه است به جهل
میان هر دو منازع نماند مردم زاد.
همان کردم ز ظلم و دادبا وی
که با مردان مردم زاد کردم.
فرشته است به علم و بهیمه است به جهل
میان هر دو منازع نماند مردم زاد.
مولوی ( از جهانگیری ).
|| مردم زاده. نجیب زاده و بزرگوار و اصیل. رجوع به مردم زادگی و مردم زاده شود :همان کردم ز ظلم و دادبا وی
که با مردان مردم زاد کردم.
سوزنی.
دانشنامه عمومی
مردم زاد یا آنتروپوژن (به انگلیسی: Anthropogenic) تغییراتی است که به دست انسان در طبیعت صورت می پذیرد. این تغییرات می توانند در محیط زیست، تنوع زیستی یا منابع دیگر صورت پذیرند.
فناوری
کشاورزی
جنگ
استخراج معدن
صنایع انرژی
محصولات صنعتی
حمل و نقل
فعالیت های آنتروپوژنیک در هفت دسته اصلی طبقه بندی می شوند:
فعالیت های مردم زاد، چهار تاثیر بزرگ اکوسیستمی و زیستی-زمینی داشته اند:
فناوری
کشاورزی
جنگ
استخراج معدن
صنایع انرژی
محصولات صنعتی
حمل و نقل
فعالیت های آنتروپوژنیک در هفت دسته اصلی طبقه بندی می شوند:
فعالیت های مردم زاد، چهار تاثیر بزرگ اکوسیستمی و زیستی-زمینی داشته اند:
wiki: مردم زاد
کلمات دیگر: