رنگ پریدگی
مرده رنگی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مرده رنگی. [ م ُ دَ / دِ رَ ] ( حامص مرکب ) رنگ پریدگی. بی طراوتی :
هرزه گوئی چند همچون سرخوشان انجمن
مرده رنگی چند همچون کشتگان بادیه.
هرزه گوئی چند همچون سرخوشان انجمن
مرده رنگی چند همچون کشتگان بادیه.
سلیم ( آنندراج ).
کلمات دیگر: