(صفت و اسم ) سلاحی است کج بشکل چوگان
مرد گیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مردگیر. [ م َ ] ( اِ مرکب ) سلاحی است که سرکج بود مانند چوگان. ( از انجمن آرا ) ( از برهان قاطع ). آن رامردآهنگ نیز گویند. ( از ناظم الاطباء ). || ( نف مرکب ) مردم انداز. ( برهان قاطع ذیل مردم انداز ).
کلمات دیگر: