خوف داشتن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
بیم داشتن ترس داشتن
لغت نامه دهخدا
خوف داشتن. [ خ َ / خُو ت َ ] ( مص مرکب ) بیم داشتن. ترس داشتن. وحشت داشتن. رعب داشتن. || ضد رجا داشتن. مقابل امید داشتن :
جز بخشنودی و خشم ایزد و پیغمبرش
من ندارم از کسی در دل نه خوف و نه رجا.
جز بخشنودی و خشم ایزد و پیغمبرش
من ندارم از کسی در دل نه خوف و نه رجا.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: