درسپوختن. [ دَ س ِ / س ُ / س َ ت َ ] ( مص مرکب ) سپوختن. بعنف در اندرون کردن. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). در سپوزیدن : وخز؛ در سپوختن سوزن و سنان و آنچه بدان ماند. ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به سپوختن شود.
درسپوختن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
چیزی را به زور و فشار در چیز دیگر فرو کردن، سپوختن، فرو کردن.
کلمات دیگر: