کلمه جو
صفحه اصلی

کثافت کاری

فارسی به انگلیسی

dirty work, sorry work, daubing, making a mess of something, dirt, sleaze

dirty work, sorry work, daubing, making a mess of something


dirt


مترادف و متضاد

squalor (اسم)
الودگی، کثافت کاری، درهم و برهمی و کثافت

لغت نامه دهخدا

کثافت کاری. [ ک ِ ف َ ] ( حامص مرکب ) ایجاد کثافت. || مجازاً بد انجام دادن کاری. || مجازاً، مباشرت. آرمش. جماع. ( فرهنگ فارسی معین ).


کلمات دیگر: