eulogy (اسم)تشویق، ستایش، ستایشگری، مدح، مداحی، مدیحه سراییadoration (اسم)ستایش، عشق ورزی، پرستش، نیایش، ستایشگری، سجودworship (اسم)ستایش، پرستش، ستایشگری، سجود، عبادت
ستایشگری. [ س ِ ی ِ گ َ ] ( حامص مرکب ) حمد و عبادت و دعا. ( ناظم الاطباء ). عمل ستایشگر : چو آمد بنزدش زمین بوسه دادستایشگری را زبان برگشاد.فردوسی.ای آنکه در ایام ستایشگری توصوفی شمرَد عیب نگهبانی دم را.عرفی ( از آنندراج ).رجوع به ستایشگر شود.