کلمه جو
صفحه اصلی

غیر متجانس شدن

مترادف و متضاد

disorient (فعل)
رد کردن، بهم خوردن، از خود ندانستن، ناجور شدن، غیر متجانس شدن، مالکیت چیزی را انکارکردن


کلمات دیگر: