چفتیدن
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
چفتیدن. [ چ َ دَ ] ( مص ) خمیدن. خم شدن قامت یا پشت. چفته شدن :
چو شد سال آن پادشا بر دو هفت
بنالید و آن سرو نازان بچفت.
چو شد سال آن پادشا بر دو هفت
بنالید و آن سرو نازان بچفت.
فردوسی.
رجوع به چفته و چفته شدن شود.فرهنگ عمید
چفتن، چفته شدن، خمیدن، خم شدن.
پیشنهاد کاربران
چِفتیدن = چفت شدن یا چفت کردن.
کلمات دیگر: