خرکوف. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) نوعی از بوم است که بسیار بزرگ باشد. ( از انجمن آرای ناصری ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از آنندراج ) :
عاشق که سمندر نبود خرکوف است
صوفی که قلندر نبود موقوف است
زاهد که نه پارسا بود موقوف است
رندی که نه شاهدیش باشد یوف است.
عاشق که سمندر نبود خرکوف است
صوفی که قلندر نبود موقوف است
زاهد که نه پارسا بود موقوف است
رندی که نه شاهدیش باشد یوف است.
شاه قاسم انوار ( از جهانگیری ).