ونه
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
ونه. [ وَ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) ونج. قسمی ساز از ذوی الاوتار، یا قسمی سنج یا عود یا مزمر. ( فیروزآبادی ). رجوع به ونج شود.
ونه. [ وَ ن َ ] ( اِخ ) قریه ای از نسف ، و منسوب به آن را ونجی گویند. ( معجم البلدان ).
ونه. [ وَ ن َ ] ( اِخ ) قریه ای از نسف ، و منسوب به آن را ونجی گویند. ( معجم البلدان ).
ونه . [ وَ ن َ ] (اِخ ) قریه ای از نسف ، و منسوب به آن را ونجی گویند. (معجم البلدان ).
ونه . [ وَ ن َ / ن ِ ] (اِ) ونج . قسمی ساز از ذوی الاوتار، یا قسمی سنج یا عود یا مزمر. (فیروزآبادی ). رجوع به ونج شود.
دانشنامه عمومی
ونه (به فرانسوی: Vanne) یک کمون در فرانسه است که در Canton of Dampierre-sur-Salon واقع شده است.
فهرست شهرهای فرانسه
۱ داده های فرانسه رودخانه و دریاچه و یخچال ها را در نظر نگرفته است > ۱ km² (۰٫۳۸۶ مایل مربع یا ۲۴۷ هکتار)
ونه ۹٫۷۲ کیلومترمربع مساحت و ۱۱۳ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای فرانسه
۱ داده های فرانسه رودخانه و دریاچه و یخچال ها را در نظر نگرفته است > ۱ km² (۰٫۳۸۶ مایل مربع یا ۲۴۷ هکتار)
ونه ۹٫۷۲ کیلومترمربع مساحت و ۱۱۳ نفر جمعیت دارد.
wiki: ونه
گویش مازنی
/vene/ مال او & باید – بایست & اشتها داشتن – میل به غذا داشتن - مایل است – می خواهد
مال او
باید – بایست
۱اشتها داشتن – میل به غذا داشتن ۲مایل است – می خواهد
کلمات دیگر: