( اسم ) صدای نفس آواز نفس . یا هه کردن . نفس کوتاه و شدید بر آوردن تابوی دهان معلوم گردد : الاستنکاه هه کردن خواستن .
لثغه عارض شدن کسی را و بند شدن زبان در سخن
( ه ه ) گاه کلمات عربی مختوم به تائ تانیث که درفارسی بشکل ه ه نویسند و بصورت های غیر ملفوظ تلفظ کنند مانند : لذه( لذت ). توضیح حرف تاتانیث در آخر مصادر عربی هنگام وقف تبدیل به ها(ه ) می شود و این امر در زبان عربی قیاسی است و بدین سبب است که تائ آخر مصادر را هر جا که وقف به ها باید کرد به صورت تائ تانیث می نویسند و تاهای اصلی در مثل ((انت ) ) و تائ ملحق بجمع سلامت در مثل (( قانتات ) ) و نظائر آنها را به تای کشیده (ت ) نوشته اند زیرا کتابت کلمات تابع وقف ابداست و پارسی زبانان غالبا میان تای اصلی و الحاقی فرق نگذاشته اند و همه را به تا تلفظ کرده اند مانند : نعمت موهبت تهنیت حکومت مگر در مواردی که معنی کلمه تفاوت حاصل کند : چنانکه اقامه و اقامت و اراده و ارادت ولی در غیر این موردگاه به پیروی از قیاسی عربی کلمه را به ها نیز آورده اند . خاقانی گوید : (( تاریخ کیقباد نخواندی که در سیر عدلش زفضل عاطفه گستر نکو ترست . ) ) (( احکام کسروی نشیندی که درسمر عدلش زعقل ممکله پرور نکو ترست . ) ) ( خاقانی ) (( سخن بی عیب اینجاست و رحمت وراف. بی عیب اینجاست . ) )
لثغه عارض شدن کسی را و بند شدن زبان در سخن
( ه ه ) گاه کلمات عربی مختوم به تائ تانیث که درفارسی بشکل ه ه نویسند و بصورت های غیر ملفوظ تلفظ کنند مانند : لذه( لذت ). توضیح حرف تاتانیث در آخر مصادر عربی هنگام وقف تبدیل به ها(ه ) می شود و این امر در زبان عربی قیاسی است و بدین سبب است که تائ آخر مصادر را هر جا که وقف به ها باید کرد به صورت تائ تانیث می نویسند و تاهای اصلی در مثل ((انت ) ) و تائ ملحق بجمع سلامت در مثل (( قانتات ) ) و نظائر آنها را به تای کشیده (ت ) نوشته اند زیرا کتابت کلمات تابع وقف ابداست و پارسی زبانان غالبا میان تای اصلی و الحاقی فرق نگذاشته اند و همه را به تا تلفظ کرده اند مانند : نعمت موهبت تهنیت حکومت مگر در مواردی که معنی کلمه تفاوت حاصل کند : چنانکه اقامه و اقامت و اراده و ارادت ولی در غیر این موردگاه به پیروی از قیاسی عربی کلمه را به ها نیز آورده اند . خاقانی گوید : (( تاریخ کیقباد نخواندی که در سیر عدلش زفضل عاطفه گستر نکو ترست . ) ) (( احکام کسروی نشیندی که درسمر عدلش زعقل ممکله پرور نکو ترست . ) ) ( خاقانی ) (( سخن بی عیب اینجاست و رحمت وراف. بی عیب اینجاست . ) )