he - goat
بز نر
فارسی به انگلیسی
billy goat
مترادف و متضاد
بز نر
فرهنگ فارسی
قریه ایست از قرای غرناطه به اندلس که ابو الحسن هانی ابن عبد الرحمان بن هانی غرناطی منسوب بدانجا است .
لغت نامه دهخدا
بزنر. [ ب َ ن َ ] ( اِخ ) قریه ای است از قرای غرناطه به اندلس که ابوالحسن هانی بن عبدالرحمان بن هانی غرناطی منسوب بدانجاست. ( از معجم البلدان ).
واژه نامه بختیاریکا
بَعدِه؛ دو بُر
پیشنهاد کاربران
دوبر
تکه
تیس
حچه
بز نر به زبان لری
صابرین
صابرین
در زبان ترکی به بز نر که می تواند زاد آوری کند، " تَکَه " و به بز نر که تخمهایش را کشیده اند و نمی تواند زاد آوری کند، " پیشمَه " می گویند.
شاک
کلمات دیگر: