کلمه جو
صفحه اصلی

بریقه

لغت نامه دهخدا

( بریقة ) بریقة. [ ب َ ق َ ] ( ع اِ ) شیر که بر آن پیه یا قدری روغن ریخته باشند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). طعامی است که از شیر و روغن کنند. ( بحر الجواهر ). ج ، بَرائق. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

بریقة. [ ب ُ رَ ق َ ] ( ع اِ ) نام ماده بز است که وقت دوشیدن شیر بدان خوانند. ( منتهی الارب ).

بریقة. [ ب َ ق َ ] (ع اِ) شیر که بر آن پیه یا قدری روغن ریخته باشند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). طعامی است که از شیر و روغن کنند. (بحر الجواهر). ج ، بَرائق . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).


بریقة. [ ب ُ رَ ق َ ] (ع اِ) نام ماده بز است که وقت دوشیدن شیر بدان خوانند. (منتهی الارب ).


دانشنامه عمومی

بریقه (به عربی: مرسی البریقة) یک منطقهٔ مسکونی در لیبی است که در برقه واقع شده است. بریقه ۷٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد و ۲۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای لیبی

واژه نامه بختیاریکا

ور قِه


کلمات دیگر: