(alengar) النگاربه معنی معطل. مانند جمله آموکوجای سه ساعته النگارمون کردی؟
النگار
دانشنامه عمومی
(اِلِنگار) لنگ یا معطل کسی یا چیزی شدن
واژه نامه بختیاریکا
( اَلَنگار ) مزاحم؛ آویزان؛ معلق؛ سمج
پیشنهاد کاربران
اسیر کردن، معطل کردن از گویش دزفولی، بر وزن ولنگار
کلمات دیگر: