کلمه جو
صفحه اصلی

اعتق

عربی به فارسی

ازقيد رها کردن , از زير سلطه خارج کردن


لغت نامه دهخدا

اعتق. [ اَ ت َ ] ( ع ن تف ) عتیق تر. قدیم تر. کهن تر. دیرینه تر.
- امثال :
اعتق مِن بُر. ( مجمع الامثال میدانی )؛ قدیم تر از گندم .


کلمات دیگر: