کلمه جو
صفحه اصلی

وظر

فرهنگ فارسی

پر گوشت فربه و آنکه ران و شکم وی پر گوشت باشد

لغت نامه دهخدا

وظر. [ وَ ظِ ] (ع ص ) پرگوشت فربه و آنکه ران و شکم وی پرگوشت باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).


وظر. [ وَ ظَ ] ( ع مص ) فربه گردیدن و پرگوشت شدن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

وظر. [ وَ ظِ ] ( ع ص ) پرگوشت فربه و آنکه ران و شکم وی پرگوشت باشد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).

وظر. [ وَ ظَ ] (ع مص ) فربه گردیدن و پرگوشت شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: