کلمه جو
صفحه اصلی

وعله

عربی به فارسی

گوزن ماده , عقبي , پشت پاي گاو


فرهنگ فارسی

جمع وعل بمعنی بز کوهی

لغت نامه دهخدا

( وعلة ) وعلة. [ وَ ل َ ] ( ع اِ ) تکمه پیراهن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || جای بلند از کوه یا سنگ بلند برآمده از کوه. || دسته کاسه و آبریز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || بز ماده کوهی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

وعلة. [ وَ ع ِ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ وعل ،به معنی بز کوهی. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

وعلة. [ وَ ع ِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ وعل ،به معنی بز کوهی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).


وعلة. [ وَ ل َ ] (ع اِ) تکمه ٔ پیراهن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جای بلند از کوه یا سنگ بلند برآمده از کوه . || دسته ٔ کاسه و آبریز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || بز ماده ٔ کوهی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).


دانشنامه عمومی

وعله (یمن). وعله به عربی ( وَعلة ) روستایی است در عزلهٔ (ذیفان) در ناحیهٔ (ربدة)، از توابع استان حَجّه در کشور یمن در شبه جزیره عربستان است.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت آن (۶۳۸ ) نفر (۲۳ خانوار) می باشد.


کلمات دیگر: