کلمه جو
صفحه اصلی

وصوصه

لغت نامه دهخدا

( وصوصة ) وصوصة. [ وَص ْ وَ ص َ ] ( ع مص ) به وصواص نگریستن. ( منتهی الارب ). از وصواص نگاه کردن. ( اقرب الموارد ). || چشم گشادن سگ بچه. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || تنگ بستن زن روی بند خود را ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )، بطوریکه جز چشمهای او پیدا نباشد. ( اقرب الموارد ). || چشم تنگ کرده نگریستن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).

وصوصة. [ وَص ْ وَ ص َ ] (ع مص ) به وصواص نگریستن . (منتهی الارب ). از وصواص نگاه کردن . (اقرب الموارد). || چشم گشادن سگ بچه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تنگ بستن زن روی بند خود را (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)، بطوریکه جز چشمهای او پیدا نباشد. (اقرب الموارد). || چشم تنگ کرده نگریستن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: