کلمه جو
صفحه اصلی

وضیمه

لغت نامه دهخدا

( وضیمة ) وضیمة. [ وَ م َ ] ( ع اِ ) یک گروه از مردم از دوصد تا سه صد. || گروه اندک که بر قوم دیگر فرودآیند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || طعام ماتم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). مهمانی ماتم. ( مهذب الاسماء ). ضیافت ماتم. ( غیاث اللغات از شرح نصاب ). || گیاه گردآورده یا طعام گردکرده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). شبه الوثیمة من الکلأ. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

وضیمة. [ وَ م َ ] (ع اِ) یک گروه از مردم از دوصد تا سه صد. || گروه اندک که بر قوم دیگر فرودآیند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || طعام ماتم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). مهمانی ماتم . (مهذب الاسماء). ضیافت ماتم . (غیاث اللغات از شرح نصاب ). || گیاه گردآورده یا طعام گردکرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شبه الوثیمة من الکلأ. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: