کلمه جو
صفحه اصلی

مغالبه

فرهنگ معین

(مُ لَ بَ یا لِ بِ ) [ ع . مغالبة ] (مصل . ) بر یکدیگر چیره شدن .

لغت نامه دهخدا

مغالبة. [م ُ ل َ ب َ ] (ع مص ) غلبه کردن کسی را. غِلاب . (تاج المصادر بیهقی ). همدیگر چیرگی جستن و غلبه کردن بر کسی . غلاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مغالبت شود. || نزد صرفیان آن است که بعد از مفاعله ، فعل ثلاثی مجردی بیاید تا غلبه ٔ یکی از طرفین مشارکت را در اصل فعل بیان دارد و آن بر وزن فعلته افعله (به فتح عین در ماضی و ضم آن در مضارع ) ساخته شود مانند: اکرمنی فکرمته اکرمه ، و باب مغالبة قیاسی نیست چنانکه گفته نمی شود: بارعنی فبرعته ابرعه . (از کشاف اصطلاحات الفنون ).


فرهنگ عمید

بر یکدیگر چیره شدن، غلبه یافتن.


کلمات دیگر: