هلکس . [ هَِ ک ِ ] (ع ص ) ناکس زشتخوی . (از اقرب الموارد). رجوع به هِلَّکس شود.
هلکس
لغت نامه دهخدا
هلکس . [ هَِ ل ْ ل َ ] (ع ص ) گرسنگی سخت و جز آن . (منتهی الارب ). هلقس . (از اقرب الموارد). رجوع به هلقس شود. || مرد بسیارگوشت . (از منتهی الارب ). || ناکس زشتخوی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شتر سخت . (از اقرب الموارد).
هلکس. [ هَِ ل ْ ل َ ] ( ع ص ) گرسنگی سخت و جز آن. ( منتهی الارب ). هلقس. ( از اقرب الموارد ). رجوع به هلقس شود. || مرد بسیارگوشت. ( از منتهی الارب ). || ناکس زشتخوی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || شتر سخت. ( از اقرب الموارد ).
هلکس. [ هَِ ک ِ ] ( ع ص ) ناکس زشتخوی. ( از اقرب الموارد ). رجوع به هِلَّکس شود.
هلکس. [ هَِ ک ِ ] ( ع ص ) ناکس زشتخوی. ( از اقرب الموارد ). رجوع به هِلَّکس شود.
کلمات دیگر: