(صفت ) سرخ رنگ : (( روی وشی وار کن به وشی ساغر باغ نگه کن چگونه وشی واراست . ) ) ( خسروی )
وشی وار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
وشی وار. [ وَ ] ( ص مرکب ) سرخ رنگ. ( فرهنگ فارسی معین ) :
روی وشی وار کن به وشّی ساغر
باغ نگه کن چگونه وشّی وار است.
روی وشی وار کن به وشّی ساغر
باغ نگه کن چگونه وشّی وار است.
خسروی ( از فرهنگ فارسی معین ).
کلمات دیگر: