کلمه جو
صفحه اصلی

هلاورد

لغت نامه دهخدا

هلاورد. [ ]( اِخ ) قصبه وخش است ، شهری است با کشت وبرز و روستاهای بسیار و مردمان تیرانداز و جنگی. ( حدودالعالم ).

دانشنامه عمومی

هلاورد (به فارسی تاجیکی: Ҳаловард) نام پیشین و باستانی ناحیه جلال الدین رومی بوده است. هلاورد در زمان سامانیان یکی از دو شهر کلان وخشان زمین بوده است. بنابر نوشته های حدود العالم من المشرق الی المغرب، «هلاورد قصبهٔ وخش است، شهری ست با کشت و برز و روستاهای بسیار و مردمانی تیرانداز و جنگی.»
شهر هلاورد را استخری در مسالک و ممالک، مقدسی در احسن التقاسیم فی مریفات الاقالیم، ابن حوقل در صورات الارض، یاقوت حموی در معجم البلدان و ابوریحان بیرونی در آثارشان یاد کرده اند.
بنابر یافته های باستان شناسی، شهر هلاورد در زمان کوشانیان پدید آمد و در سده های میانه مرکز وخشان زمین بوده است. این شهر در سال ۷۵۰ میلادی به دست عرب ها ویران شد و باستان شناسان خرابه های آن را در کرانهٔ غربی شهرک کالخازآباد یافتند که امروز آن را کافرقلعه می خوانند. سپس مرکز وخشان زمین، شهرک کوه کنده شد که در ۱۲ کیلومتری شمال غربی خرابه های کافرقلعه در کرانه های رود وخش جای داشت. در سده های میانی، این شهر نیز هلاورد نام داشت و خرابه های آن هم اکنون به نام «زالی زر» نزدیک ده اوزون در کنار رود وخش، ۱۲ کیلومتر دورتر از کالخازآباد و ۲۳ کیلومتر دورتر از قرغان تپه برجایند..
بازیافت های باستان شناسی گواهند که روستای به جای مانده در خرابه های کنونی زالی زر، در سده های ۳ تا ۵ میلادی بنیاد یافته است. پس از استیلای عرب و ویران شدن هلاورد، این ده در عصرهای پنجم تا هشتم میلادی شهری کلان گردیده و تا حملهٔ مغول، مرکز وخشان زمین بوده است، اما در سال ۱۲۲۱ از دست چنگیزیان نابود شده است..


کلمات دیگر: