کلمه جو
صفحه اصلی

وصره

لغت نامه دهخدا

( وصرة ) وصرة. [ وَ ص َرْ رَ ] ( ع اِ ) وصیرة. وِصر. دستاویز با مهر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). چک. ( از اقرب الموارد ). رجوع به وِصْرشود. || زمین بلند. ( از اقرب الموارد ).

وصرة. [ وَ ص َرْ رَ ] (ع اِ) وصیرة. وِصر. دستاویز با مهر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). چک . (از اقرب الموارد). رجوع به وِصْرشود. || زمین بلند. (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: