بیمگاه. ( اِ مرکب ) ( از: بیم ،ترس + گاه ، پسوند مکان ) محل خوف و خطر. ( آنندراج ). محل خطر. جای ترس و بیم. ( ناظم الاطباء ) :
بهر بیمگاهی حصاری کند
ز بهر سرانجام کاری کند.
اینچنین میتوان بسر بردن.
بهر بیمگاهی حصاری کند
ز بهر سرانجام کاری کند.
نظامی.
ره درین بیمگاه تا مردن اینچنین میتوان بسر بردن.
نظامی.