کلمه جو
صفحه اصلی

پر عمر

فارسی به انگلیسی

long-lived


مترادف و متضاد

long-lived (صفت)
دارای عمر دراز، دراز عمر، پر عمر

لغت نامه دهخدا

پرعمر. [ پ ُ ع ُ ] ( ص مرکب ) که عمر بسیار کرده است. که زندگانی دراز کند.

پیشنهاد کاربران

دیربقا. [ ب َ ] ( ص مرکب ) پرعمر. که دیر بماند. که دیر ایستد. که دیر زید :
لعل کو دیرزاد دیربقاست
لاله کامد سبک سبک برخاست.
نظامی.


کلمات دیگر: