پراکنده شدن
فارسی به انگلیسی
to be scattered
circulate, effuse, scatter, spread
مترادف و متضاد
پراکنده شدن
واژه نامه بختیاریکا
تِکستِن؛ کِتستن؛ پِنگیرِستِن
جدول کلمات
انتشار, تفرق
پیشنهاد کاربران
انتشار
تفرق
کلمات دیگر:
to be scattered
circulate, effuse, scatter, spread