کلمه جو
صفحه اصلی

افراط و تفریط

فارسی به انگلیسی

going to extrmes

پیشنهاد کاربران

افراط و تفریط. از حد تعادل، یا معقول، در گذشتن در انجام امور، چه از طریق زیاده روی نمودن ( افراط ) و چه از طریق کوتاهی نمودن ( تفریط ) .
رجوع شود به افراط کردن و تفریط کردن.
مثال:
"سیدسلمان ذاکر با بیان این مطلب که افراط و تفریط در عزاداری ها، چهره اسلام را مخدوش می کند، گفت: قمه زنی و استفاده از الفاظ و آهنگ های نامتجانس در عزاداری ها از جمله مصادیق افراط و تفریط بوده و دشمنان نیز به دنبال این اعمال هستند تا چهره زشتی از اسلام به مردم دنیا معرفی کنند. " ( منبع: پایگاه مجازی رسول نور )

excessive and deficient

extremism and wastage

INDULGENCE AND RESTRAINT

Extremes
Overdo and underdo
Excess and negligence
Excess and deficiency
Overindulge and underindulge

زیاده روی کردن در انجام کاری، بیش از حد معقول مشغول شدن به کاری


کلمات دیگر: