اتیل
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
اتیل
لغت نامه دهخدا
( آتیل ) آتیل. ( اِخ ) نام دیهی از اکراد بناحیه زوزان.
اتیل. [ ] ( اِخ ) اتل. عدیل.رودی است که از شمال بحر خزر وارد آن دریاچه میشود و امروز به ولگا معروفست. گویند خزر را کنار جوی اتیل خوش آمد از دیگر جایها و آنجا شهر خزران بنا نهاد.( مجمل التواریخ و القصص ). رجوع به آتل و اتل شود.
اتیل. [ ] ( اِخ ) اتل. عدیل.رودی است که از شمال بحر خزر وارد آن دریاچه میشود و امروز به ولگا معروفست. گویند خزر را کنار جوی اتیل خوش آمد از دیگر جایها و آنجا شهر خزران بنا نهاد.( مجمل التواریخ و القصص ). رجوع به آتل و اتل شود.
اتیل . [ ] (اِخ ) اتل . عدیل .رودی است که از شمال بحر خزر وارد آن دریاچه میشود و امروز به ولگا معروفست . گویند خزر را کنار جوی اتیل خوش آمد از دیگر جایها و آنجا شهر خزران بنا نهاد.(مجمل التواریخ و القصص ). رجوع به آتل و اتل شود.
پیشنهاد کاربران
گهواره - گهوارک - گهواره ی خدا
کلمات دیگر: